یکشنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۵

نظامی گنجه‌ای


نظامی گنجه‌ای، الیاس پسر یوسف (حدود ۵۳۷ تا ۶۰۸ ه‍.ق) شاعر داستان‌سرا و راز آشنای سده ششم ایران، بزرگترین داستان سرای منظومه های حماسی عاشقانه به زبان پارسی است که سبک داستان محاوره ای را وارد ادبیات داستانی منظوم پارسی کرد. گ م
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم ابن زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است. گ م
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیه ها و استعاره های مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است. گ م
دیوان اشعار او بنام خمسه یا پنج گنج نظامی شامل: لیلی و مجنون، هفت پیکر، خسرو و شیرین، مخزن‌الاسرارو اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه است. گ
گ م
مقدمه وتوضیحاتی در مورد نظامی ونقدی بر کتاب "سیمای دو زن" نوشتۀ سعیدی را در اینجا بشنوید. گ م
گ م
پرونده های مرتبط با نظامی در کتابخانۀ گویا: گ م
نظامی - فریدون مشیری
گ
م
فهرست نام نویسندگان و شعرا در کتابخانۀ گویا
فهرست نام آثار موجود در کتابخانۀ گویا

برچسب‌ها:

2 Comments:

At ۱۲.۱.۸۶, Anonymous ناشناس said...

درود.

گيتي ي عزيز،
پيشْ گفتار ِ بايسته و شايسته و شيواي ترا بر سروده هاي نظامي گوش كردم و از شنيدن آن، به راستي لذّت بردم. نگاه تا اندازه اي انتقادي ي تو به برداشت ِ زنده ياد سعيدي سيرجاني از خسرو و شيرين و ليلي و مجنون در كتاب ِ سيماي دو زن، هم باريك بينانه و نكته سنجانه است. اي كاش او قرباني ي جور و جهل و جنون قدرت خودكامگان نشده بود و امروز برداشت ژرفانگرانه و پخته و سَخته ي ترا مي شنيد و مي ديد كه بانويي فرهيخته از تبار ِ ليلي ها و شيرين هاي تاريخ فرهنگ مان، نه در ميهن كه در سرزميني بسيار دور، با آگاهي ي فرهيخته و درخشاني به چالش با ديدگاه او پرداخته است.
*
به باور من، هم پيشْ گفتار و هم متن را به خوبي اجرا كرده و عرضه داشته اي.
تنها چند نكته را -- كه شايد جنبه ي به كار گيري ي پسند ِ شخصي و سليقه داشته باشد -- يادآوري مي كنم كه بدانها بينديشي و اگر با من همداستان باشي، مورد ها را ديگرگون كني تا كار تو از اين هم كه هست بهتر و پذيرفتني تر گردد:
-- نوشته اي الياس بن يوسف، نظامي گنجه اي. من پيشنهاد مي كنم كه بنويسي نظامي ي ِ گنجه اي، الياس پسر ِ يوسف يا الياس پسر ِ يوسف نامْ بُردار به نظامي ي ِ گنجه اي و حكيم نظامي كه حال و هوايي آشناتر و ايراني تر به نام شاعر و سخنْ سالار ِ بزرگمان داده باشي.
-- خواست ِ تو از كاربُرد ِ وصف ِ تركيبي ي رمزْگوي براي نظامي را درنيافتم. هرگاه آماج ِ تو، آگاهي ي شاعر از رازها و پيچ و تاب هاي نهاني ي زندگي ي نقشْ وَرزان ِ داستانهايش باشد، من تركيب ِ رازْ آشنا را گوياتر مي دانم و به جاي آن پيشنهاد مي كنم.
-- پيشنهاد مي كنم كه از كاربُرد ِ قاعده هاي جمع ِ عربي در فارسي بپرهيزي تا خودبسندگي و ديگرگونگي ي ساختاري ي زبان فارسي پايمال ِ بودن ِ ناگزير ِ وامْ واژه هاي عربي در اين زبان نگردد و زبان فارسي با تمام كالبَد و ساختارش فارسي بماند.
براي نمونه به جاي تشبيهات و استعارات -- كه بسيار هم معمول است -- بگويي و بنويسي تشبيه ها و استعاره ها.
-- گفته اي رُعايت؛ امّا رَعايت يا ر ِعايت درست است.
-- گفته اي: "پس از هشتصد و اندي سال بعد از نظامي ..." كه بعد از در اين عبارت، زايد و حَشوست و بهترست كه بگويي:"پس از هشتصد و اندي سال از روزگار ِ نظامي..."
-- آن گونه كه رايج و معمول است از شاهكارهاي نظامي با عنوان خمسه يا خمسه ي نظامي يادكرده اي (كه آدم را به ياد ِ خُمس و زكات مي اندازد!). من پيشنهاد مي كنم كه پنجْ گنج يا پنج گنج ِ نظامي را جايگزين ِ آن گرداني تا سخن ِ تو -- چنان كه مي سزد -- هرچه بيشتر، رنگ و بوي ِ ايراني بيابد.
جليل دوستخواه

 
At ۱۶.۷.۸۸, Anonymous آدم said...

سلام خانم مهدوی

پیش نهاد می کنم کتاب ۳۶۵ روز با نظامی که چند مدت دیگه در میاد از دکتر قمشه ای رو بخونید می تونه خیلی از سوال هاتون درباره نظامی رو جواب گو باشه.

اما اگر دسترسی دارید کتاب مقالات ایشون رو بگیرید دو بخش وجود داره که درش به اختصار درباره مخزن الاسرار و خسرو و شیرین هست بخوانید.

به طور خلاصه این مطالب بیان شده:

در کتاب حکیم نظامی به این نکته اشاره می کنه که دوستی بهش میگه حکیم! تو که کوه توحید هستی چرا از عشق های پوچ و آتش پرستان کتاب نوشتی و ... که وقتی بهش لطایفی از کتاب رو می نمایانه می بینه که جز توحید در کتاب نیست. و مردم رو دعوت به خدا و عشق ورزیدن به همدیگر و ... کرده.

علاوه بر اینها حکیم اشاره ای به عروج خودش به آسمان هم می کنه.

در قسمتی که باربد و نکیسا از ربان دو عاشق حرف می زنن سمفونی عظیمی علاوه بر تمثیلات و خلاقیت هایی که در داستان سرایی و شعر داشته; نشون میده که موسیقی رو هم بلد بوده ضمن لطایفی که در ابیاتش هست.

و در بعضی ابیات هم چشم نوازه که سخت ترین لطایف عرفانی و فلسفی رو خیلی ساده بیان می کنه. به طور مثال معراج حضرت رسول صله الله وقتی توصیف میکنه. و همچنین نشون میده که به علم ستاره شناسی حکیم احاطه داشته.

فکر می کنم اگر کسی داستانی رو می خونه فکر کنه برای اون نوشته شده بهره زیادی می بره. مثل نصایحی که به فرزندش می کنه نظامی و ...

و همچنین بیان میشه هیچ خمسه ای به لطافت چه از نظر صنعت ادبی و تمثیل چه ذوقی و ... نیست.

18.7.09

 

ارسال یک نظر

<< بازگشت به صفحۀ اصلی